معنی خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم, معنی خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم, معنی ocb ocb، ctتi ctتi، fتbcd[، lk lk, معنی اصطلاح خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم, معادل خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم, خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم چی میشه؟, خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم یعنی چی؟, خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم synonym, خرد خرد، رفته رفته، بتدریج، کم کم definition,